معامله داراییهای پرنوسانی همچون ارزهای دیجیتال به مهارتهای خاصی نیازمند دارد. انتخاب یک استراتژی، درک دنیای وسیع معاملات و تسلط بر تحلیل بازار مهارتهایی هستند که تنها با صرف زمان و کسب تجربه لازم به دست میآیند. در بازارهای مالی، تحلیل تکنیکال و تحلیل فاندامنتال دو نوع اصلی از تحلیل هستند.
تحلیل فاندامنتال چیست؟
تحلیل بنیادی یا فاندامنتال (Fundamental Analysis یا بهاختصار FA) به بررسی دقیق و موبهموی اطلاعات موجود در خصوص یک دارایی مالی گفته میشود. از جمله مواردی که در تحلیل فاندامنتال ارزهای دیجیتال حائز اهمیت هستند میتوان به برنامههای یک پروژه، تعداد افرادی که از آن استفاده میکنند، حامیان و تیم پشتیبانی پروژه اشاره کرد. هدف نهایی شما از تحلیل فاندامنتال این است که متوجه شوید آیا دارایی موردنظر بیش از حد ارزشگذاری شده است و یا ارزش آن بیش از قیمت فعلی است. پس از آن، میتوانید نتیجهای را که به دست آوردهاید در معاملات خود به کار بگیرید.
تفاوت تحلیل فاندامنتال و تحلیل تکنیکال چیست؟
وقتی با تحلیل تکنیکال سروکار داریم، چشممان تنها به قیمت و تاریخچه قیمت روی نمودار است و بهدنبال الگوهایی هستیم که ممکن است در آینده دوباره تکرار شوند. در این نوع تحلیل، برخی تخصصها را میتوان از بازارهای مالی سنتی وام گرفت. بهعنوان مثال، بسیاری از معاملهگران ارزهای دیجیتال از همان اندیکاتورهای تکنیکالی استفاده میکنند که در بازار معاملات فارکس، سهام و کالاها دیده میشوند. از جمله این اندیکاتورها میتوان به شاخص قدرت نسبی (RSI)، مکدی (MACD) و باندهای بولینگر (Bollinger Bands) اشاره کرد. این اندیکاتورها ابزارهایی هستند که رفتار بازار را صرفنظر از دارایی موردمعامله پیشبینی میکنند. از همین رو، ابزارهای تحلیل تکنیکال در فضای معاملات ارزهای دیجیتال نیز بسیار محبوب هستند. اما در خصوص تحلیل فاندامنتال، قضیه تا حدی متفاوت است.
اگرچه تحلیل فاندامنتال ارزهای دیجیتال نیز رویکردی مشابه بازارهای مالی سنتی را دنبال میکند، اما تفاوت عمده آن با تحلیل تکنیکال این است که معیار آزمایششده مشخصی برای ارزیابی بنیادین داراییهای دیجیتال در دسترس نیست. بنابراین برای بهکارگیری صحیح تحلیل فاندامنتال در دنیای ارزهای دیجیتال، ابتدا باید بدانیم که ارزش این داراییها از کجا نشات میگیرد و در حقیقت چه چیزهایی باعث میشوند سرمایهگذاران پول خود را وارد یک ارز دیجیتال کنند که به افزایش قیمت آن منجر شود. تعریف تحلیل فاندامنتال تا همین جا کافی است و از اینجا به بعد وارد بحث عملی و چگونگی انجام این تحلیل میشویم.
موانع بهکارگیری تحلیل فاندامنتال
مشکل اساسی بهکارگیری تحلیل فاندامنتال در دنیای ارزهای دیجیتال این است که برای این ارزها نمیتوان رویکردی مشابه با کسبوکارهای سنتی اتخاذ کرد. برخلاف تصور همگان، گزینههای غیرمتمرکزتر همچون بیت کوین، به بازار کالاها نزدیکتر هستند. با این حال، ابزارهای تحلیل فاندامنتال شناختهشده در مورد ارزهای متمرکزتر (همچون ارزهای دیجیتالی که سازمانها عرضه میکنند) نیز حرف چندانی برای گفتن ندارند.
بنابراین، برای استفاده بهینه از تحلیل فاندامنتال در فضای ارزهای دیجیتال باید با دقت زیادی عمل کرد و این مسئله را از جوانب مختلف مورد بررسی قرار داد. اولین گام در این فرایند، تعیین معیارهای قدرتمند است. منظور از قدرتمند بودن این است که معیار موردنظر را نتوان بهسادگی دستکاری کرد و یا تغییر داد.
بهعنوان مثال، تعداد دنبالکنندگان توییتر یا کاربران سایر شبکه های اجتماعی یک شرکت یا پروژه را نمیتوان معیار مناسبی برای سنجش ارزش آن در نظر گرفت؛ چراکه ایجاد حسابهای جعلی یا خرید فعالیت کاربری در شبکههای اجتماعی کار دشواری نیست.
همچنین فراموش نکنید که هیچ معیار واحدی وجود ندارد که بتواند تصویر کاملی از ارز دیجیتال مورد ارزیابی ما ارائه دهد. ما میتوانیم به تعداد آدرسهای فعال روی بلاک چین توجه کنیم و شاهد افزایش شدید آنها باشیم؛ اما این مسئله بهخودیخود نمیتواند نمایی کامل از بلاک چین موردنظر را به ما ارائه کند. بهعنوان مثال ممکن است افزایش تعداد آدرسها به علت وجود سرمایهگذار یا تریدری باشد که با ایجاد آدرسهای جدید، دارایی مورد بررسی را در بین حسابهای مختلف خود جابهجا میکند.
معیارهای اصلی تحلیل فاندامنتال
معیارهای تحلیل فاندامنتال صحیح در فضای ارزهای دیجیتال را میتوان به سه دسته معیارهای بررسی پروژه، معیارهای تحلیل بازار و معیارهای سنجش وضعیت بازار تقسیم کرد. در این قسمت از این مقاله، هریک از این سه دستهبندی را بهصورت جداگانه بررسی خواهیم کرد.
۱. بررسی پروژه یکی از معیارهای تحلیل بنیادی
معیارهای پروژه در تحلیل فاندامنتال در قالب رویکردی کیفی عمل میکنند. این معیارها عواملی مانند عملکرد تیم (اگر تیمی وجود داشته باشد)، اخبار و رویدادها، وایت پیپر (مقاله معرفی) و نقشه راه آینده را در نظر میگیرند.
وایت پیپر
اکیداً توصیه میشود که پیش از سرمایهگذاری در هر پروژهای، وایت پیپر آن را مطالعه کنید. وایت پیپر سندی (معمولاً یک فایل PDF) است که نمایی کلی از پروژه ارز دیجیتال موردنظر را به ما نشان میدهد. یک وایت پیپر خوب باید اهداف شبکه را تعریف کند و در حالت ایدهآل، تصویری از موارد زیر را به ما ارائه دهد:
- فناوری مورد استفاده (آیا متنباز است؟)
- کاربرد(ها) و هدف (اهداف) پروژه
- نقشه راه برای ارتقا و افزودن ویژگیهای جدید
- طرح عرضه و توزیع کوینها یا توکنها
کسب این اطلاعات و مقایسه آنها با مباحثی که حول پروژه موردنظر شکل گرفته است، میتواند بسیار مؤثر باشد. بهعنوان مثال، میتوانید بررسی کنید که افراد صاحبنظر در جامعه ارزهای دیجیتال در مورد این پروژه چه میگویند؟ آیا انتقادی مطرح و یا هشداری داده شده است؟ آیا اهداف آن واقعبینانه به نظر میرسند؟
مثلا اگر در یک وایت پیپر، از صفتهای «بزرگترین»، «مهمترین»، «قدرتمندترین» زیاد استفاده شده بود، قیمت توکن پروژه پیشبینی شده بود و وعدههایی عجیب و دور از ذهن مثل «ریشهکن کردن فقر» یا «ثروتمند کردن هر کس که عضو میشود» ارائه شده بود، قید سرمایهگذاری در آن پروژه را بزنید.
فراموش نکنید طبق مثلی قدیمی، هیچ بقالی نمیگوید ماست من ترش است. بنابراین در تمام وایت پیپرها تنها به نقاط قوت پروژه اشاره میشود. سعی کنید در وایت پیپر بیشتر بهدنبال گافها و موارد غیرمنطقی باشید و به هیچ عنوان فقط به وایت پیپر اتکا نکنید.
تیم سازنده
اگر تیم خاصی پشت شبکه این ارز دیجیتال کار میکند، سوابق اعضای آن میتواند نشان دهد که آیا این تیم مهارت لازم و کافی برای بهثمررساندن پروژه را دارد یا خیر. آیا اعضای تیم پیش از این در صنعت ارزهای دیجیتال سرمایهگذاری موفقی انجام دادهاند؟ آیا تخصص آنها برای رسیدن به اهداف پیشبینیشده کافی است؟ آیا پیش از این نقشی در پروژههای مشکوک یا کلاهبرداریها داشتهاند؟
سایت رسمی هر پروژه بهترین منبع برای بررسی تیم پروژه است. همچنین مشاهده پروفایلهای تیم، مشاوران و حامیان یک پروژه در سایت لینکدین بهشدت حائز اهمیت است. انجمن توسعهدهندگان به چه شکل اداره میشود؟ اگر این پروژه گیت هاب (GitHub) عمومی دارد و متنباز است، میتوانید بررسی کنید که چه تعداد مشارکتکننده وجود دارد و میزان فعالیت آنها چگونه است. پروژهای که کد آن بهطور مستمر و مداوم در حال توسعه است، بسیار جذابتر از پروژهای است که آخرین بهروزرسانی کد آن به دو سال پیش باز میگردد.
بررسی رقبا
بهطور کلی ارزهای دیجیتال در حوزههای مختلفی فعالیت میکنند و هر کدام تمرکزشان روی برخی کاربردهای خاص است. مثلاً اتریوم بیشتر در طبقهبندی «میزبانان قرارداد هوشمند» جای میگیرد، پس برای شناخت رقبای اتریوم فقط کافی است ببینید چه ارزهای دیگری در طبقهبندی میزبانان قرارداد هوشمند قرار دارند. از کجا طبقهبندیها را چک کنید؟ وبسایتها و اپلیکیشنهای زیادی برای این کار وجود دارد. دو مورد از مهمترینشان:
- کوین مارکت کپ (Coinmarketcap.com)
- کریپتواسلیت (Cryptoslate.com)
گفتن این نکته خالی از لطف نیست که ارزهای دیجیتال در دو وبسایت بالا ممکن است در چند دسته قرار بگیرند. با شناخت بهتر ارز دیجیتال موردنظر خودتان بهتر میتوانید دسته اصلی آن را مشخص کنید. بهعنوان مثال، چین لینک در دسته قراردادهای هوشمند هم قرار میگیرد، اما دسته اصلی آن اوراکلها (Oracles) است.
برای دو یا سه رقیب اصلی هم مشابه با پروژه ابتدایی معیارها را بررسی کنید تا مطمئن شوید پروژهای که برای سرمایهگذاری انتخاب میکنید، ضعیفتر از رقیبش نباشد، اگر چنین باشد، منطق میگوید روی رقیب سرمایهگذاری کنید.
کاربردها و فعالیتها
سرعت بالای تراکنشها، کارمزدهای نزدیک به صفر و موارد فنی دیگر برای یک پلتفرم ارز دیجیتال خوب است، بهشرطی که کسی باشد که از آن همه ظرفیت استفاده کند.
بیشتر پروژههای جدید ارزهای دیجیتال که هر ماه وارد بازار میشوند، خود را «مقیاسپذیرترین» پلتفرم بلاک چینی معرفی میکنند، اما تا زمانی که کاربردی وجود نداشته باشد، نمیتوان یک بلاک چین را پلتفرمی معتبر دانست.
بهعنوان مثال، در زمان نگارش این مقاله، اگرچه اتریوم یک پلتفرم کند است، اما بیش از ۸۰٪ توکنهای بازار روی این پلتفرم عرضه شدهاند و شرکتهایی همچون مایکروسافت به آن توجه دارند که این اعتبار بالای این شبکه را نشان میدهد.
بنابراین دادههای فنی پروژه را در نظر بگیرید، اما حتماً از کاربردپذیری آن اطمینان حاصل کنید. اگر میتوانید خودتان در پروژه درگیر شوید تا ببینید آیا واقعاً مطابق وعدههایی که داده است، عمل میکند یا نه.
بررسی آخرین اخبار
اگر خبری منتشر شود که آمازون بیت کوین را بهعنوان روش پرداخت پذیرفته است، قیمت این ارز دیجیتال احتمالاً در عرض چند دقیقه حداقل بیش از ۲۰٪ رشد میکند. تحلیلگر فاندامنتالی که خیلی سریع در جریان اخبار قرار نگیرد، یک تحلیلگر ناکارآمد است.
اخبار را از کجا پیگیری کنیم؟ از هر منبعی که فکر میکنید میتوان برای پیگیری اخبار حوزه ارزهای دیجیتال بهره برد. اما اگر بخواهیم چند مورد مهم را نام ببریم، این موارد عبارتاند از:
- توییتر: اگر توییتر ندارید، یک قدم از بقیه تحلیلگران عقبتر هستید. خیلی از اخبار مهم این حوزه ابتدا در توییتر منتشر میشوند و بعد به رسانهها میرسند. یک حساب توییتر بسازید و افراد شناختهشده، خبرگزاریهای مرتبط با ارز دیجیتال و صفحات ارزهای مورد علاقه خود را دنبال کنید و گوش بهزنگ باشید.
- کریپتوپنیک: وبسایت کریپتوپنیک (cryptopanic.com) یک سیستم جمعآوری اخبار حوزه ارزهای دیجیتال است. این پلتفرم اخبار حوزه ارزهای دیجیتال را بهصورت لحظهای از تمام خبرگزاریها دریافت میکند و برای سرمایهگذاران به نمایش میگذارد. با بررسی این وبسایت نیاز به چککردن جداگانه خبرگزاریها و رسانهها از بین میرود.
اخبار حوزه ارزهای دیجیتال بهطور کلی میتوانند دو اثر روی قیمت داشته باشند: اثر کوتاهمدت و اثر بلندمدت.
اغلب معاملهگران اثر کوتاهمدت را از دست میدهند، چراکه قیمت پیش از انتشار گسترده خبر واکنش نشان میدهد و زمان انتشار خبر فرصت ورود را از معاملهگر میگیرد؛ بر اساس همان عبارت معروف «با شایعه بخر و با خبر بفروش» که بین معاملهگران رایج است. اما برخی اخبار اثر بلندمدت دارند که تحلیلگران باهوش میتوانند آنها را در نظر بگیرند و در موقعیت مناسب ورود کنند. بهعنوان مثال، پس از اخبار سرمایهگذاری تسلا روی بیت کوین قیمت رشد شدیدی تجربه کرد، اما اصل رشد قبل از انتشار خبر در رسانهها رخ داد. با این حال، در خبر ذکر شده بود بهزودی (نه در زمان انتشار خبر) پذیرش بیت کوین از سوی تسلا برای خرید خودرو آغاز میشود. یک تحلیلگر فرصتطلب دوباره میتواند وارد معامله شود، زیرا میداند با شروع پذیرش بیت کوین توسط تسلا دوباره یک موج صعودی کوچک را شاهد خواهد بود.
حمایت افراد تاثیرگذار
اگر یک فرد تاثیرگذار در دنیای ارزهای دیجیتال به یک ارز دیجیتال خاص اشاره کند و حامی آن باشد، احتمال جهش آن ارز دیجیتال در آینده نزدیک افزایش پیدا میکند. نمونه بارز این موضوع را میتوان در دوج کوین جستجو کرد که وقتی ایلان ماسک از آن حمایت کرد، سرمایهگذاران دوج کوین به چند صد درصد سود بادآورده رسیدند.
۲. تحلیل بازار از معیارهای تحلیل فاندامنتال
اطلاعات مربوط به نحوه معامله دارایی در حال حاضر و در گذشته، نقدینگی دارایی و موارد اینچنینی همگی میتوانند در افزایش اعتبار و صحت تحلیل فاندامنتال مؤثر باشند. ناگفته نماند که معیارهای اقتصادی و مشوقهایی که در پروتکل دارایی دیجیتال مذکور در نظر گرفته شدهاند نیز نقش مؤثری دراینباره ایفا میکنند.
ارزش کل بازار
ارزش کل بازار (یا ارزش شبکه) از طریق ضرب میزان دارایی در گردش در قیمت فعلی محاسبه میشود. در واقع، ارزش کل بازار هزینه فرضی است که برای خرید بیکموکاست تمام واحدهای دارایی دیجیتال موجود در بازار باید پرداخت شود.
البته در نظر داشته باشید که اگر معیار ارزش کل بازار بهتنهایی در نظر گرفته شود، میتواند گمراهکننده باشد. روی کاغذ، عرضه دهها میلیون واحد از یک توکن بیفایده کار آسانی است. اگر هر کدام از این توکنها معادل ۱ دلار باشند، ارزش کل بازار این توکن برابر با ۱۰ میلیون دلار خواهد بود. در صورت نبودِ گزاره قدرتمند دیگری که بتواند به توکن ارزش دهد، این ارزیابی بهوضوح ایراد خواهد داشت و احتمال جذب بازاری گستردهتر به این توکن چندان زیاد نخواهد بود.
شایان ذکر است که تعیین دقیق تعداد واحد در گردش از یک ارز دیجیتال یا توکن در واقع غیرممکن است. کوینها ممکن است بسوزند (فرایندی که تیم توسعهدهنده برای حفظ ارزش دارایی انجام میدهد)، کلیدها ممکن است گم شوند و افراد ممکن است بهراحتی اطلاعات مربوط به داراییهای خود را فراموش کنند. درواقع، تعداد ارزهای دیجیتال یا توکنهای در گردش برآوردی تقریبی است که تلاش دارد تا کوینهایی را که دیگر در گردش نیستند حذف کند.
با این حال پارامتر «ارزش کل بازار» نقش بسیار مهمی در کشف ظرفیت رشد شبکهها ایفا میکند. از نظر برخی از سرمایهگذاران بازار ارزهای دیجیتال، رشد کوینهایی که ارزش بازار کمتری دارند در مقایسه با کوینهایی با ارزش بازار بیشتر، محتملتر است. با این حال برخی دیگر معتقدند که کوینهایی با ارزش بازار بیشتر، کاربران بیشتری نیز دارند و از همین رو، کیفیت خدمات آنها نیز بالاتر خواهد بود. بهعقیده این افراد، این کوینها شانس بیشتری برای رشد و توسعه نسبت به کوینهای با ارزش بازار کمتر خواهند داشت.
حجم معاملات و نقدینگی
نقدینگی معیاری برای ارزیابی سهولت خرید یا فروش یک دارایی است. دارایی نقدینه نوعی از دارایی است که فروش آن در قیمت معاملاتیاش بهراحتی و بدون مشکل به انجام برسد. اصطلاح دیگری که ممکن است در این فضا با آن برخورد کنید، «بازار نقدینه» است. بازار نقدینه نیز به بازاری رقابتی گفته میشود که پیشنهادهای خرید و فروش فراوان در آن وجود دارد و به همین علت، تفاوت بین قیمت خرید و قیمت فروش یک دارایی (bid-ask spread) در آن بسیار اندک است.
مشکلی که کاربران در بازارهای غیر نقدینه با آن مواجه هستند، ناتوانی برای فروش داراییها با قیمتی «عادلانه» است. بهعبارت دیگر، در بازار غیر نقدینه هیچ خریداری مایل به انجام معامله نیست و از این رو، فروشنده مجبور میشود قیمت پیشنهادی فروش را کاهش دهد یا منتظر افزایش نقدینگی بماند.
حجم معاملات نیز اندیکاتوری است که خود میتواند به ما در تعیین میزان نقدینگی کمک کند. حجم معاملات را میتوان به چند طریق اندازهگیری کرد تا مشخص شود که در یک بازه زمانی، چه مقدار معامله انجام شده است. بهطور معمول، نمودارها حجم معاملات روزانه را (با واحد بومی و یا به دلار) نمایش میدهند.
آشنایی با نقدینگی میتواند در فضای تحلیل فاندامنتال بسیار مفید واقع شود. این اندیکاتور در تعیین میزان علاقه بازار به یک سرمایهگذاری احتمالی و تشخیص احتمال موفقیت آن، به کاربران کمک میکند.
صرافی ارائه کننده
اینکه یک ارز دیجیتال در چه صرافیهایی معامله میشود، یکی از نکاتی است که تحلیلگران فاندامنتال هیچوقت از قلم نمیاندازند. صرافیهای هر ارز دیجیتال را میتوانید در سایت Coinmarketcap.com و از تب Markets در صفحه هر ارز دیجیتال مشاهده کنید.
صرافیهای پشتیبانیکننده یک ارز دیجیتال میتوانند از دو جهت اهمیت داشته باشد:
- اول: اگر یک ارز دیجیتال در صرافیهای بزرگی مانند بایننس و کوین بیس (بهخصوص کوین بیس بهخاطر قوانین سخت آمریکا) فهرست شده باشد، میتواند خیال شما را از بابت سرمایهگذاری آسودهتر کند.
- دوم: اگر از نظر شما یک ارز دیجیتال پتانسیل بالایی دارد، اما هنوز در صرافیهایی بزرگی از جمله بایننس و کوین بیس اضافه نشده است، این میتواند یک فرصت فوقالعاده باشد، چرا که پس از اضافهشدن ارز دیجیتال موردنظر به این صرافیها، جهش قیمت بسیار محتمل خواهد بود.
۳. وضعیت شبکه از معیارهای اصلی تحلیل فاندامنتال
معیارهای درونزنجیرهای اطلاعاتی هستند که با مشاهده دادههای بلاک چینی به دست میآیند. کاربران میتوانند این دادهها را با اجرای یک نود (دانلود بلاک چین) در شبکه موردنظر به دست آورند؛ اما این کار میتواند زمانبَر و پرهزینه باشد، مخصوصاً اگر قصدتان فقط سرمایهگذاری باشد و نخواهید زمان یا منابع خود را صرف موارد دیگر کنید.
تعداد تراکنشها
تعداد تراکنشها در برخی مواقع میتواند معیار خوبی برای سنجش میزان فعالیت در یک شبکه باشد، اگرچه تراکنشهای مصنوعی و مربوط به سیستمها میتواند تحلیل را با مشکل مواجه کند. بهطور کلی با ترسیم نمودار تراکنشها برای بازههای مشخص (و یا با استفاده از میانگین متحرک)، میتوانیم الگوی تغییرات فعالیت شبکه را در طول زمان بررسی کنیم.
ارزش تراکنشها
توجه داشته باشید که ارزش تراکنشها را نباید با تعداد آنها اشتباه گرفت. ارزش تراکنشها به ما نشان میدهد که چه مقدار دارایی طی یک دوره مشخص معامله شده است. بهعنوان مثال، اگر در مجموع ۱۰ تراکنش اتریوم و هرکدام به ارزش ۵۰ دلار در یک روز مشخص ارسال شوند، میتوانیم بگوییم که حجم معاملات روزانه ۵۰۰ دلار بوده است. این میزان را میتوان با یک ارز فیات همچون دلار ایالات متحده و یا با ارز بومی این پروتکل یعنی اتر ارزیابی کرد.
آدرسهای فعال
آدرسهای فعال به آدرسهای بلاک چینی گفته میشود که در طول یک دوره مشخص فعال هستند. برای محاسبه این آدرسها میتوان از روشهای مختلفی استفاده کرد؛ اما محبوبترین روش در بین تریدرها، شمارش فرستندهها و گیرندههای هر تراکنش در بازههای زمانی مشخص (همچون روزانه، هفتگی یا ماهانه) است. البته برخی نیز ترجیح میدهند تعداد آدرسهای منحصربهفرد را بهجای هر تراکنش جداگانه، بهصورت جمعی بررسی کنند و تعداد کلی این آدرسها را در طول زمان محاسبه کنند.
نرخ هش و میزان ارز دیجیتال استیکشده
بلاک چینها امروزه از الگوریتمهای اجماع مختلفی استفاده میکنند و هر کدام از این الگوریتمها سازوکارهای خاص خود را دارند. با توجه به اینکه این الگوریتمها نقشی اساسی را در امنیت شبکه ایفا میکنند، بررسی دقیق و عمیق دادههای مربوط به آنها میتواند برای تحلیل فاندامنتال بسیار ارزشمند باشد.
نرخ هش (Hash rate) اغلب بهعنوان معیاری برای سنجش سلامت شبکه در بلاک چینهای مبتنی بر اثبات کار در نظر گرفته میشود. هرچه نرخ هش بالاتر باشد، انجام موفقیتآمیز حمله ۵۱ درصد دشوارتر خواهد بود. البته افزایش نرخ هش در گذر زمان میتواند به افزایش علاقه به استخراج بلاکها در اثر کاهش هزینهها و افزایش سود ناشی از ماینینگ نیز اشاره داشته باشد. در مقابل، کاهش نرخ هش بهمعنی آفلاین شدن ماینرها و خروج تعداد زیادی از آنها از شبکه است. این اتفاق میتواند به این علت باشد که مشارکت در فرایند اعتبارسنجی و حفظ امنیت شبکه به اندازه کافی برای ماینرها سودده نیست.
مجموعهای از عوامل وجود دارند که میتوانند در هزینههای کلی استخراج تأثیرگذار باشند؛ که از میان آنها میتوان به قیمت فعلی دارایی، تعداد تراکنشهای پردازششده و کارمزدهای پرداختشده اشاره کرد. البته هزینههای مستقیم استخراج (برق و توان محاسباتی) نیز از جمله عوامل حائز اهمیت هستند.
کارمزدها
کارمزدهای پرداختی حقایق بسیاری را در مورد میزان تقاضا برای فضای بلاک روشن میکنند. البته این امر ممکن است برای برخی از داراییهای دیجیتال نسبت به سایرین بیشتر صدق کند. کارمزدهای پرداختشده را میتوان مشابه پیشنهاداتی دانست که برای خرید در یک حراجی ارائه میشوند. کاربران ارزهای دیجیتال برای ثبت سریعتر تراکنشهای خود با یکدیگر رقابت میکنند. در نهایت، تراکنشهای افرادی که قیمتهای بالاتری را پیشنهاد میکنند سریعتر تأیید (استخراج) میشوند و افرادی که مایل به پرداخت کارمزدهای بالا نیستند، باید مدتزمان بیشتری در صف انتظار باقی بمانند.
اگر تحلیل بنیادی یا فاندامنتال در حوزه ارزهای دیجیتال بهدرستی انجام شود، میتواند دیدگاه بسیار ارزشمندی را به ما ارائه کند؛ دیدگاهی که حتی تحلیل تکنیکال نیز قادر به ارائه آن نخواهد بود. توانایی تفکیک قیمت بازار از ارزش «واقعی» یک شبکه، مهارتی فوقالعاده برای انجام معاملات است.
همانند بسیاری از استراتژیهای معاملاتی، هیچ راهکار واحدی وجود ندارد که بتواند تمام نکتههای مربوط به تحلیل فاندامنتال را برای تمام موقعیتهای ممکن در برگیرد. با این حال، امیدواریم این مقاله توانسته باشد به شما در درک برخی از عوامل مهم که پیش از ورود به موقعیتهای بازار دیجیتال یا خروج از آنها باید به آنها توجه کنید کمک کرده باشد.
بدون دیدگاه